من عاشقم مرا غم سازگار است تو معشوقی تو را با غم چه کار است
سیاهی به سفیدی گفت اگر خاکستری بودی با تو مدارا می کردم
نامت سپیده دمی ست که بر پیشانی آسمان می گذرد متبرک باد نام تو و ما همچنان دوره می کنیم شب و روز راهنوز!متبرک باد نام تو
لحظه ای ویرانی ام را حس نکرد
انکه سامان غزلهایم ازاوست
بی سرو سامانی ام ا حس نکرد