نمیدونستی میمیرم بی تو بدون چشات
رفتی از برم
نمیدونستی که دلم بسته به ساز صدات
آرزومه که میدونستی که من میمیرم برات
عاشقم هنوز
نمیخواستی که بمونی و بسوزی به ساز دلم
گفتی من میرم
تو میخواستی بری تا فرداها گل خوشگلم
برو راهی نیست تا فردا ها از آب و گلم
سفرت بخیر
اگه میری از اینجا تک و تنها تو یه شهر دور
برو که رفتن بدون ما میرسه به یه دنیا نور
سفرت بخیر
برو گرشکشتی ز من میتونی دوباره بساز
از دلی شکسته نا امید خسته تو باز غرووور
تو بازم غرووور
میمیرم برات
نمیخوام بیای
نمیخوام میون تاریکی من تو حروم بشی
نمیخوام ازت
نمیخوام مثل یه شمع بسوزی برام تو تموم بشی
برو تا بزرگی میخوام که فقط آرزوم بشی
عاشقم هنوز…