طولانی ترین اس ام اس

چشم هایم را می بندم ،سرم را روی زانوهایم می گذارم و زانوهایم را در آغوش میگیرم . اشکهایم آرام آرام از زیر پلکهایم بیرون می آیند و بغض گلویم را می فشارد ، ولی من مثل یک کودک معصوم ، آرام و بی صدا می گریم . دوباره خاطرات با تو بودن و خوبی هایی را که در حق من کردی در ذهنم مرور می کنم . بلند میشوم و میایستم ، اشکهایم را پاک می کنم و نفس راحتی میکشم ، چون میدانم خوبیهای تو ، تو را دوباره به من خواهند رسانید پس آواز مرگ را فراموش خواهم کرد
سلام

یه پروانه کوچیک تنها با بالهای خوشگلش منتظر تو هستش اونقدر حرف داره که واسه زدنش صد تا گوش هم کم میاره پس زود باش بیا و تنهاش نذارزود باش منتظرم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد